سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 123503

  بازدید امروز : 7

  بازدید دیروز : 27

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان

لوگوی دوستان





 

درباره خودم

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...
مدعی محبت
آرزوی من! این رنج دیده جسم بی تعادل، محتاج ایستا نمودن توست؛ این ملتهب دل بی سکون، محتاج آرامش توست؛ این سیه جان بی ابرو محتاج مهر توست؛ پس ای مهر عالم! بتاب بر جان خسته ام.. بتاب بر قلب شکسته ام؛ بر دستان بسته ام؛ بر عهد گسسته ام؛ بتاب و ناپاکیم بزدای... (این بهترین توضیحی بود که می تونستم راجع به خودم بگم..)

 

لینک به لوگوی من

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی...

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

دسته بندی یادداشت ها

شعر محرمی سوزناک . شعری زیبا . عاشورا . کربلا . محرم .

 

بایگانی

ادعاهای پیشین
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386

 

اشتراک

 

 

دنیا پس از سرکشى روى به ما نهد ، چون ماده شتر بدخو که به بچه خود مهربان بود ، سپس این آیه را خواند « و مى‏خواهیم بر آنان که مردم ناتوانشان شمرده‏اند منّت نهیم و آنان را امامان و وارثان گردانیم . » [نهج البلاغه]

خدا بیامرزد

نویسنده:مدعی محبت::: دوشنبه 86/5/29::: ساعت 1:26 صبح
نوشته شده در دوشنبه، 31 اردیبهشت، 1386ساعت 0:44 توسط ..:: مدعی محبت ::..



شعرهایی که دیشب راجع به حضرت زینب علیها السلام خونده شد، شعر سید ذاکرین اهل بیت مرحوم سید محمد جواد ذاکر طباطبایی بود که بدتر من رو به یاد پارسال این ایام انداخت.. او در کما بود و دست ها به دعا برای شفا و خلاصی سریع تر او به آسمون بلند...

بعد از آخر صفر که طبق معمول هر سال (با حال نامناسبش) با هیات به مشهد مشرف شدن، دوباره دلش هوایی شد(کسی چه می دونه، شاید هم خودش خبر داشت و برای وداع رفته بود..) دوباره تنهایی رفت و وقتی برگشت رفت در کما و دیگه برنگشت...

خدا به صدایش و اخلاصش بیامرزدش!



  • کلمات کلیدی :

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    طوفان واژه ها
    بانوی کرامت
    [عناوین آرشیوشده]


    [ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

    ©template designed by: www.persianblog.com